جدول جو
جدول جو

معنی غنچه خسب - جستجوی لغت در جدول جو

غنچه خسب
کسی که در سرما به سبب نداشتن پوشاک دست و پای خود را جمع کند و بخوابد، غنچه خواب
فرهنگ فارسی عمید
غنچه خسب
((~. خُ))
کسی که به سبب سرما و نبودن روانداز دست و پای خود را جمع کرده بخوابد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

کسی که به سبب نبودن پوشش دست پای خود را جمع کرده بخوابد، بچه لوند، رند خراباتی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که به سبب نبودن پوشش دست پای خود را جمع کرده بخوابد، بچه لوند، رند خراباتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غنچه لب
تصویر غنچه لب
آنکه دهانش تنگ و لبانش بسان غنچه فراهم آمده، معشوق محبوب
فرهنگ لغت هوشیار